مقایسه آرای شماره 940 مورخ 21/12/1391 و شماره 640 مورخ 9/4/1393 هیأت عمومی عدالت اداری در خصوص ضوابط ارتقای رتبه کارکنان
مقایسه آرای شماره 940 مورخ 21/12/1391 و شماره 640 مورخ 9/4/1393 هیأت عمومی عدالت اداری
در خصوص ضوابط ارتقای رتبه کارکنان در طبقات و رتبههای حق شغل
نویسنده: رسول رضایی
الف- مقدمه
در قانون مدیریت خدمات کشوری –مصوب 1386- «هر کدام از مشاغل، متناسب با ویژگیها حداکثر در پنج رتبه مقدماتی، پایه، ارشد، خبره و عالی طبقهبندی میگردند و هر کدام از رتبهها به یکی از طبقات جدول یا جدولها … اختصاص مییابد» (تبصرهی (1) مادهی (65) قانون).
در این راستا، شورای توسعه مدیریت و سرمایه انسانی، ضوابط نحوه ارتقای کارمندان در طبقات و رتبه های جدول حق شغل ( موضوع بند (1) فصل اول بخشنامه شماره 14593/200- 21/2/1388 معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور) را طی بخشنامه شماره 55588/200- 27/10/1389 جهت اجرا به کلیه دستگاههای اجرایی مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری ابلاغ کرده است.
پس از ابلاغ این دستورالعمل، بحثهایی در ادارات و مراجع قضایی درگرفته است مبنی بر اینکه آیا اجرای آن از تاریخ تصویب و ابلاغ بخشنامهی موصوف (27/10/1389) خواهد بود یا اینکه میتوان اجرای آن را با تاریخ اجرای فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری (1/1/1388) منطبق دانست.
بعد از اظهارنظرهای مختلف و متفاوت سرانجام هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در فاصلهی زمانی کوتاه (اواخر سال 1391 و اوایل سال 1393) دو رأی در این خصوص صادر کرده است که به نظر متعارض میآیند.
ب- شرح آرا
1- رأی نخست: رأي شماره 940 مورخ 21/12/1391
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در مقام صدور رأی وحدت رویه در تعارض آرای شعب مختلف در خصوص امکان تسرّی ضوابط اعلامی در دستورالعمل به کارکنانی که پیش از تاریخ ابلاغ آن بازنشسته شدهاند، مقرر داشته است: (لینک مشاهده متن کامل رأی)
«نظر به این که … تصویب ضوابط ابلاغی به موجب بخشنامه شماره ۵۵۵۸۸/۲۰۰ـ ۲۷/۱۰/۱۳۸۹ معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور به سال ۱۳۸۸ تسری ندارد و از زمان تصویب نسبت به شاغلان لازمالاجرا است، از این جهت رأی شعبه اول دیوان عدالت اداری به شماره دادنامه ۱۰۱۷۹۴ـ ۳۰/۷/۱۳۹۰ در حد عدم اعمال مصوبه یاد شده در حق کسانی که به هنگام تصویب ضوابط مربوط شاغل نبودهاند منطبق با مقررات قانونی تشخیص داده میشود.»
2- رأی دوم: رأی شماره 640 مورخ 9/4/1393
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در شکایت دیوان محاسبات کشور به خواسته ابطال بخشنامه شماره 89108/91/204/د- 10/8/1391 معاون راهبردی منابع انسانی معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیسجمهور اینگونه حکم داده است:
1-2- متن بخشنامه معترضعنه
نمایندگان محترم معاونت در شوراها و کمیسیونهای تحول اداری دستگاههای اجرایی
با سلام:
پیرو ابلاغیه شماره 3609/91/220- 13/2/1391 که به منظور ایجاد هماهنگی و وحدت رویه در امر ارتقاء رتبه های شغلی کارمندان دستگاههای اجرایی به نمایندگان ابلاغ شده موارد زیر را اعلام می دارد:
با توجه به بررسی های کارشناسی و همچنین صدور آراء مشابه از شعب دیوان عدالت اداری مبنی بر این که تأخیر در تدوین و تصویب دستورالعملها موجب تضییع حقوق قانون کارمندان نخواهد بود، تاریخ اجرای بخشنامه شماره 55588/200 مورخ 27/10/1389 موضوع ضوابط ارتقای رتبه و طبقه از زمان تاریخ اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری (1/1/1388) می باشد. بنابراین کارمندانی که از تاریخ اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری بر اساس بخشنامه های شماره 55588/200 مورخ 27/10/1389 و شماره 11942/200 مورخ 22/5/1390 دارای شرایط ارتقا به رتبه های پایه، ارشد، خبره وعالی هستند، می توانند تقاضای خود را همراه با مستندات به واحد ذی ربط ارائه نمایند تا پس از انجام بررسیهای لازم، رتبه مربوط در صورت دارا بودن شرایط با رعایت مقررات به آنان اعطا گردد. کارمندانی که پس از انجام این مرحله دارای سنوات تجربی لازم ( مطابق جدول ذیل بند ب بخشنامه شماره 55588/200 مورخ 27/10/1389) برای ارتقاء به رتبه بعدی می شوند با دارا بودن سایر شرایط و رعایت مقررات مربوط می توانند به رتبه بالاتر ارتقاء یابند.
2-2- متن رأی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری (لینک مشاهده متن کامل رأی)
«…بخشنامه مورد اعتراض که تاریخ اجرای بخشنامه شماره 55588/200- 27/10/1389 معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور متضمن مصوبه شورای توسعه مدیریت و سرمایه انسانی در خصوص طبقهبندی مشاغل را از 1/1/1388 اعلام کرده است مغایر قانون تشخیص نمی شود و قابل ابطال نیست.»
ج- نتیجهگیری
با وجودی که دو رأی مذکور در فوق به نظر متعارض میآید، اما با ملاحظاتی که در ذیل آورده شده است، میتوان آنها را موضوعاً متفاوت دانست و در نتیجه، حکم هر کدام را در جای خود معتبر دانست:
1- بخشنامهی معاونت توسعهی مدیریت و سرمایهی انسانی که تقاضای ابطال آن شده است، صرفاً کارمندان را در برمیگیرد و اگر به معنی خاص کارمند در مادهی (7) قانون مدیریت خدمات کشوری نظر داشته باشیم، بازنشستگان از حیطهی این تعریف خارج هستند. بنابراین، رأی 940 در خصوص بازنشستگان و رأی 640 در خصوص کارمندان صدق میکند.
2- حتی اگر واژه کارمند در بخشنامه شماره 89108/91/204/د- 10/8/1391 معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی را اعم از شاغل و بازنشسته بدانیم، میتوان اینگونه تفسیر کرد که در مقام تعارض دو رأی 940 و 640، رأی اخیرالصدور مبنی بر قانونی بودن این بخشنامه، در خصوص کارمندان شاغل قابل اِعمال است.
3- با ملاحظه گردشکار رأی و درخواست دیوان محاسبات کشور، آن دیوان بخشنامهی معاونت توسعه را از «از حیث فقدان صلاحیت مرجع وضع آن در عطف به ماسبق کردن اجرای بخشنامه یاد شده به تاریخ اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری، مغایر با قانون ارزیابی» و تقاضای ابطال آن را کرده است. بنابراین میتوان حکم هیأت عمومی دیوان را محدود به بررسی این اختیار تفسیر کرد و نمیتوان گفت دیوان عدالت اداری حکمی را اثباتاً یا نفیاً در خصوص تعیین مشمولان بخشنامه صادر کرده است.