لزوم خدمت در رشتههای شغلی آموزشی و پرورشی دولتی و دريافت حق التدريس از محل اعتبار بودجه دولتی براي تبديل وضعيت (دادنامه شماره ۱۳۳۷ مورخ ۱۴/۱۱/۱۳۸۶ ديوان عدالت اداري)
لزوم خدمت در رشتههای شغلی آموزشی و پرورشی دولتی و دريافت حق التدريس از محل اعتبار بودجه دولتی براي تبديل وضعيت (دادنامه شماره ۱۳۳۷ مورخ ۱۴/۱۱/۱۳۸۶ ديوان عدالت اداري)
تاریخ: 14/11/1386
شماره دادنامه: 1337
کلاسه پرونده: 86/532
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری.
شاکی: خانم فاطمه میرصانع.
موضوع شکایت و خواسته: اعلام تعارض آراء صادره از شعبه اول تجدیدنظر و چهاردهم دیوان عدالت اداری.
مقدمه:
الف -1- شعبه چهارم دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 85/1368 موضوع شکایت خانم حوریه نیک آمال به طرفیت، وزارت آموزش و پرورش به خواسته، الزام به استخدام رسمی به شرح دادنامه شماره 4143 مورخ 21/11/1385 چنین رأی صادر نموده است، نظر به اینکه مطابق قانون بکارگیری معلمین حقالتدریس و استفساریه مجلس مصوب 1383 معلمان حقالتدریس که مجموع سالهای تدریس آنان صرفنظر از انفصال یا انقطاع حداقل 4 سال سابقه با 12 ساعت تدریس در هفته باشد بدون آزمون و یا حداقل 3 سال سابقه و 12 ساعت تدریس در هفته به شرط قبولی در آزمون با رعایت شرائط عمومی استخدامی به استخدام رسمی در آموزش و پرورش پذیرفته میشوند و تدریس در مدارس بزرگسالان مانع قانونی نمیباشد و شاکی با مدرک تحصیلی لیسانس و از تاریخ 1/11/1377 لغایت 15/4/1383 با مدت هفت سال سابقه حقالتدریس مشمول قانون مذکور است، بنابراین خواسته موجه و حکم به ورود شکایت شاکی و الزام به استخدام رسمی در آموزش و پرورش صادر میگردد.
الف- 2- شعبه اول تجدیدنظر دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 86/109 موضوع تقاضای تجدیدنظر سازمان آموزش و پرورش شهر تهران نسبت به رأی شماره 4143 مورخ 21/11/1385 شعبه 4 دیوان به شرح دادنامه شماره 1436 مورخ 30/3/1386 رأی به رد تجدیدنظرخواهی و تایید دادنامه بدوی صادر نموده است.
ب- 1- شعبه دوم دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 85/1486 موضوع شکایت خانم اختر جهانبانی به طرفیت وزارت آموزش و پرورش به خواسته، رسیدگی به وضعیت استخدامی به شرح دادنامه شماره 724 مورخ 5/6/1386 چنین رأی صادر نموده است، نظر به اینکه آنچه در شرح استفساریه مجلس شورای اسلامی مصوب 1383 معلمان حقالتدریس قطع نظر از انفصال یا انقطاع 4 سال تدریس با ذکر 12 ساعت تدریس در هفته اعلام گردیده است، شاکیه در طول تدریس از این روند اعلامی پیروی کرده و عملاً مصدر کار بوده است، رعایت شرایط استخدام منجمله گزینش و اختبارات علمی را گذرانده و ایراد و منقصتی برای او اعلام نشده است و چون وفق مقررات قانونی دارای بیش از 4 سال سابقه تدریس است و چون تدریس درکلاس بزرگسالان منع حقوقی و قانونی نداشته و اعلام نگردیده است و با توجه به همه امتیازات شاکیه منجمله اینکه مشارالیها جزء دبیران دبیرستان و پیش دانشگاهی بوده لذا شکایت شاکیه را وارد تشخیص داده حکم به ورود شکایت وی صادر مینماید.
ج- شعبه 14 دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 84/562 موضوع شکایت خانم فاطمه میرصانع به طرفیت وزارت آموزش و پرورش به خواسته، استخدام به اعتبار معلم حقالتدرسی بودن به شرح دادنامه شماره 264 مورخ 12/3/1386 چنین رأی صادر نموده است، به موجب قسمت 1/1 بند یک دستورالعمل اجرایی قانون بکارگیری معلمان حق التدریس به شماره 95/710 مورخ 12/11/1383 که بر اساس رأی شماره 323 الی 332 مورخ 20/4/1384 صادر شده از سوی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری ادعای مغایرت آن با قانون و خارج از حدود اختیارات بودن وضع آن مردود اعلام گردیده معلم حقالتدریسی مشمول قانون به کسی اطلاق میگردد که طبق ابلاغ رسمی از سوی مسئولان ذیصلاح ادارات آموزش و پرورش در یکی از سمتهای آموزشی و پرورشی در واحدهای آموزشی دولتی، آموزشکدههای فنی و حرفهای و مراکز تربیت معلم اشتغال داشته و برابر اسناد و مدارک ثبت شده از بودجه جاری دولتی حقالتدریس دریافت نموده و در سال تحصیلی 1383 – 1382 یا 1384 – 1383 در سمت فوق شاغل به تدریس باشد که برابر لایحه پاسخ واصله، خواهان به لحاظ اشتغال سالهای 1383 – 1382 یا 1384 – 1383 در واحدهای آموزشی بزرگسالان حقالزحمه خود را از محل شهریه داوطلبان دریافت نموده فاقد وصف دریافت حقالتدریس از بودجه جاری دولتی مقرر در دستورالعمل اجرایی یاد شده میباشد در نتیجه موجبات استخدام رسمی او فراهم نیست، بنابراین دادخواست مطروحه غیر موجه تشخیص و حکم به رد آن صادر و اعلام میگردد.
د-1- شعبه دهم دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 84/537 موضوع شکایت خانم زهره نظامی به طرفیت، وزارت آموزش و پرورش به خواسته استخدام رسمی به شرح دادنامه شماره 2072 مورخ 28/11/1385 چنین رأی صادر نموده است، چون شاکیه از سال 1377 به صورت متناوب و متوالی با 18 ساعت تدریس در هفته در آموزش و پرورش داشته است، لذا مشمول دستورالعمل بوده مستنداً به قسمت (ب) بند1 ماده 11 قانون دیوان عدالت اداری حکم به ورود شکایت وی و الزام مشتکیعنه به استخدام رسمی نامبرده صادر و اعلام میگردد.
د- 2- شعبه اول تجدیدنظر دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 86/825 موضوع تقاضای تجدیدنظر سازمان آموزش و پرورش شهر تهران نسبت به دادنامه شماره 2072 مورخ 28/11/1385 به شرح دادنامه شماره 1528 با رد تجدیدنظرخواهی دادنامه بدوی را تایید نموده است.
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان علیالبدل شعب دیوان تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رأی مینماید.
رأی هیأت عمومی
اولاً، با توجه به مجموع محتویات پروندههای فوقالذکر وجود تناقض در مدلول دادنامههای فوقالاشعار محرز است، ثانیاً، مقصود مقنن از معلم حقالتدریس با عنایت به مقررات استخدامی، کسی است که طبق ابلاغ مقام ذیصلاح در یکی از رشتههای شغلی آموزشی و پرورشی دولتی به خدمت اشتغال داشته و از محل اعتبار بودجه دولتی حقالتدریس دریافت داشته است. بنابراین اطلاق عنوان معلم حقالتدریس به افرادی که در واحدهای آموزشی بزرگسالان با دریافت حقالزحمه از محل شهریه داوطلبان به تحصیل به خدمت اشتغال داشتهاند، محمل قانونی ندارد و دادنامه شماره 264 مورخ 12/3/1386 شعبه چهاردهم دیوان که مبین این معنی است، صحیح و موافق قانون میباشد. این رأی به استناد بند 2 ماده 19 و ماده 43 قانون دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان و سایر مراجع اداری ذیربط لازم الاجراء است.
معاون قضائی دیوان عدالت اداری- مقدسیفرد