دكتر عسكري آزاد در مراسم گراميداشت سي و پنجمين سال پيروزي انقلاب اسلامي در جمع همكاران معاونت
تبيين ديدگاهها و گزارش عملكرد 5 ماهه
بسم الله الرحمن الرحيم. عرض سلام و ارادت دارم خدمت همه همكاران خوبم. ايام دهه فجر و همچنين بزرگداشت سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي ايران را تبريك عرض مي كنم و خوشحالم كه فرصتي شد در خدمت عزيزان باشيم. از سخنان بسيار ارزشمند جناب آقاي رضايي استفاده كرديم. يادآوري خوبي بود براي ما، يادآوري ارزش هايي كه به واسطه انقلاب شكوهمند ملت ايران به دست آمده است و معمولاً به جهت مشكلات و گرفتاري ها و بعضي از كاستي ها و نقص ها بعضي مواقع ما اين ارزش ها و عظمت انقلاب را فراموش مي كنيم و يادآوري اين ارزش ها هميشه براي همه لازم و ضروري است.
اين جلسه فرصتي است براي اينكه بعد از حدود 5 ماه فعاليت گزارش مختصري از فعاليت هايي كه توسط شما همكاران محترم در معاونت انجام شده است، به استحضار دوستان برسانم. البته هركدام از همكاران در واحدهاي مختلفي كه هستند، مطلع از مسائل مربوط به اوضاع خودشان هستند، ولي همه از همة امور اطلاع كافي ندارند.
دوستان پيشنهاد دادند كه در اين جلسه كه بحث پيروزي انقلاب و ارزش هاي حاكم بر نظام مقدس جمهوري اسلامي است، چند كلامي در رابطه با معاونت و مسائل مربوط به آن و قدرداني از همت ها و تلاش ها و كوشش هاي همكارانمان سخن بگوييم.
من قبل از اينكه گزارش مختصري از فعاليت هاي شما را ارائه كنم، لازم است اين نكته را عرض كنم كه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ايران و بعد از تصويب قانون اساسي كه قانوني براي پايه ريزي نظام جمهوري اسلامي است و براساس آن تمام ارگان ها و اركان نظام شكل گرفته اند، سازماني مهم تر، اساسي تر و موثرتر از معاونتي كه ما در آن خدمت مي كنيم، براي پايه ريزي و شكل دهي نظام و جهت دهي به حركت هاي آن در ايران ايجاد نشده است.
جايگاه معاونت
ما در جايگاهي هستيم كه مي خواهيم با تدبير برنامه ها، ابتكارات، خلاقيت ها، عمل و تخصصمان، نظام مقدس جمهوري اسلامي را شكل و جهت بدهيم، ساختارهاي آن را تعيين كنيم، مسير حركتش و برنامه هايش را مشخص بكنيم، پيشنهاد براي آينده آن بدهيم، رفتارهايش را سازماندهي كنيم، زير ساخت هاي مديريتي اش را شكل بدهيم و زمينه حركت همه فعالان توسعه كشور را فراهم كنيم، جايگاه ها را مشخص كنيم و به هر كسي بگوئيم در چه ريلي حركت مي كند. دولت كجاست؟ بخش خصوصي كجاست؟ تعاوني ها كجا هستند؟ دولت هاي محلي و مديريت هاي محلي كجا هستند؟ خيريه ها و NGO ها و موسسات و نهادهاي غيردولتي كجا هستند؟ جايگاهشان كجاست؟ نقششان چيست؟ سازماندهي شان چگونه است؟ قواعد و قوانين حاكم بر آنها چگونه است؟ ضوابط انتخاب نيروي انساني اشان چگونه است؟ ضوابط پرداخت و تشويق و ارتقاء و … آنها چگونه است؟ چگونه اينها با هم رقابت كنند؟ مرزهايشان كجاست؟ اينها جزء اساسي ترين، ريشه اي ترين و مهم ترين مباحثي است كه در هر كشوري پايه و اساس شكل گيري آن كشور است كه خوشبختانه خداوند متعال اين توفيق را به ما داده است كه اين كار توسط ما انجام شود.
شما اگر تك تك سازمان ها، وزارتخانه ها، شركت ها، نهادها، موسسات را در ذهن خود، در جمهوري اسلامي ايران مرور كنيد، هيچ سازمان و موسسه و وزارتخانه اي را به اهميت جايگاه اين معاونت پيدا نمي كنيد. هر كدام از آنها در يك جزئي مسووليتي بر عهده شان هست كه راهبري آن جزء بر عهدة شماست. هدايتگري آن بر عهدة شماست. چون اين بخش از نظام اداري است كه پيش نويس چشم انداز جمهوري اسلامي پيش نويس سياست هاي كلي نظام پيش نويس قوانين و مقررات پيش نويس ساختار كلان دولت و پيش نويس ضوابط به كارگيري و حفظ منابع انساني كه مهمترين سرمايه هر كشوري هست را تعيين مي كند.
اين معاونت فن آوري هاي جديد را در كشور ابداع مي كند و ورود آن از طريق اين معاونت است. هيچ جا را شما مشابه اينجا پيدا نمي كنيد. خوشبختانه اين توفيق به لطف خداوند متعال نصيب ما شده تا ما بتوانيم با همت عمومي، با تلاش و با همفكري هم، با تعامل با يكديگر، با هم افزايي كه از طريق تعاملات كارشناسي بين هم داريم، اين وظايف مهم را انجام دهيم و اگر نتوانيم اين كار را انجام دهيم، برداشت و استنباط من اين هست كه مهمترين چالش عدم توسعه يافتگي را بايد به عهدة خودمان بگذاريم و از درون خودمان آن را پيدا كنيم.
من در جلسات هميشه به دوستان عرض مي كنم كه شما نگاه تان به معاونت، نگاه تان به مسووليت، فقط وظيفة محولة خرد شدة به شخص خودتان نباشد. از نگاه كلان بايد به خُرد برسيم، فكر نكنيم كه در يك اتاقي، در يك مسئوليتي، در يك تقسيم كاري، تهيه نامه اي را، پاسخگويي را به عهدة ما سپرده اند و اين جزء تعيين كنندة ماست. بسياري مواقع در جمع اجزاء به نتيجه آن كل نخواهيم رسيد. اگر نگاه كل و سيستمي و يكپارچه و همه جانبه به اين مسووليت داشته باشيم، اجزاء جاي خود را پيدا خواهند كرد. البته اين را من به عنوان عضو موثر اين معاونت، مسووليتش را بايد بر عهده بگيرم و پاسخگو باشم، كه معاونت از مسير واقعي خود در طول دوران تاسيسش كه سازمان مستقلي بوده و بعد با سازمان مستقل ديگري ادغام شده و سپس جدا شده است تا كنون انحرافات زيادي داشته است و بسياري مواقع برخلاف آن هدفي كه برايش تاسيس شده و برخلاف انتظاراتي كه بايد محقق كند، حركت هايي انجام داده كه اين حركت ها نه تنها موجب رشد و توسعه كشور نشده، بلكه موجب اُفت و تنزل شده كه در مرحله اول امثال من كه مسووليت هايي داشتيم، بايد پاسخگو باشيم و در مرحله دوم همه همكاراني كه در بخشي مسووليت دارند و وظايفي بر عهدة ايشان سپرده شده است.
به همين جهت هر لحظه كه مسووليتي بر عهدة ما نهاده شده و آن را انجام مي دهيم، با يك نگاه كلي به كل كشور نگاه كنيم، به كل موقعيت مان و به جايگاهمان بنگريم، به آن چيزي كه مردم از ما انتظار دارند، نگاه كنيم و بدانيم كه از ما چه مي خواهند و بعد داخل معاونت بشويم. بعد از اينكه محيط بيروني را تحليل كرديم، داخل محيط دروني خودمان، ببينيم آيا ما در تراز آن مسووليتي كه به ما سپرده اند هستيم، اين كاري كه بر عهدة ما نهادهاند، انجام مي دهيم يا نه؟ اگر انجام مي دهيم خوشحال باشيم، اگر انجام نمي دهيم اصلاح كنيم.
ما در اين مرحله از مسووليتهايي كه اين معاونت دارد، مهمترين نقش و مسووليتمان شناختن جايگاهمان و از موضع اين جايگاه عمل كردن است. خوشبختانه در طول اين چند ماهي كه بنده در خدمت عزيزان بودم، با مشاركت همة همكاران، كارشناسان محترم، مشاوران، مديران، معاونان جلسات متعدد و متنوعي داشتيم كه مهمترين آنها مباحث مربوط به اين جايگاه بود. مباحثي بود كه به ما نشان بدهد كه ما براي اينكه اين هدف و جايگاهمان را كه از ما انتظار دارند محقق كنيم، بايد چه كنيم؟ در واقع دنبال آن بوديم كه نقشه راهي تهيه كنيم كه اگر قرار باشد وظيفه ما را انجام دهد، آن نقشه راه به ما كمك و راهنمايي كند.
نقشه راه
به علت اينكه ما مستظهر هستيم به حضور و وجود عزيزاني مانند شما كه هر كدام صاحب تجربه، علم و تخصص و توانمندي هاي مختلف هستند، توانستيم با سرعت و استفاده از تجربيات گذشته و همچنين تجربيات ساير كشورها و استفاده از مباني نظري و ايده ها و افكاري كه در ساير كشورها و ساير نظرها مطرح كردند، نقشه راهي را براي تحقق ماموريت هايمان تهيه كنيم كه حتماً شما آن را ملاحظه كرديد. در سايت معاونت هست و خواهش مي كنم دوستاني كه تا الآن آن را نديده اند، با دقت ملاحظه، تعمق، تأمل، دقت و ياري كنند براي تكميل اين نقشه راه.
نقش دولت و بخش خصوصي
ما از آنجا شروع كرديم در اين نقشه راه كه اولاً ببينيم كه خودمان چه كاره هستيم؟ دولت چه كاره است؟ مردم چه كارهاند؟ بخش خصوصي چه كاره است؟ دولت هاي محلي چه كارهاند. اينها چگونه مي توانند با هم تعامل كنند، تا كشور را بسازند.
بعد ورود پيدا كرديم به نحوة ساماندهي اينها و مباحث سرمايه انساني و ساير مواردي كه هست. اين نقشه راه، نقشة تكميل شدة برنامه هاي قبلي است كه در دوره هاي مختلف در سازمان مديريت و برنامه ريزي، البته بخش مديريت و توسعه منابع انساني و سازمان امور اداري و استخدامي كشور روي آنها فكر و بررسي و تأمل شده و نهايتاً مسير رشد يافته آن اين نقشه راهي است كه ملاحظه مي فرمائيد.
مي دانيد كه هر كدام از روسايي كه در اين مسووليت بودند، از زمان جناب آقاي باقريان، آقاي ميرمحمدي، آقاي فروزنده، مدتي كه بنده بودم و ديگران هر كدام يك نقشه راههايي را براي اين كار تهيه كردند، كه حتماً شما مطلع هستيد. اين نقشه راه رشد يافتة آن نقشه ها و آن مسيرهاست. نمي تواند كسي ادعا كند، من چيز جديدي خلق كردم. همة آنها هست، ممكن است مطالب خلق شدة جديد هم باشد. پس اولين و مهم ترين مسئله اي كه ما داريم اين است كه راهمان را، مسيرمان را، جهت مان را در رابطه با نقشي كه بر عهدة ما سپرده شده است، تعيين كنيم كه ما فعلاً اين را در چارچوب نقشه راه ديديم.
اگر شما ورود پيدا نكنيد، نظر ندهيد و اصلاح و كمك نكنيد، معني آن اين است كه نخواستيد در سرنوشت اين سازمان سهيم باشيد، خواستيد به عنوان يك عضوي، بخشي از كار را به عهده بگيريد، نخواستيد در كلان نگاه كنيد، خوشبختانه اين نقشه راه در جلسه قبلي شوراي عالي اداري مطرح شد، مورد استقبال عزيزان قرار گرفت، به علت آن كه مباحث طولاني بود، فقط ارائه اين، حدود يك ساعت و نيم طول كشيد و نيم ساعت هم در كليات بحث شد قرار شد كه در جلسه آتي كه انشاء ا… در يكي دو هفتة آينده تشكيل خواهد شد، اين نقشه راه بررسي و نهايي شود و گزارشش به دولت برود و دولت تصويب كند و مسير كار ما را مشخص كند.
جلسات فني و كارشناسي
اين بحث اصلي ماست، ولي در كنار اين موضوع خوشبختانه كارهاي خوبي در اين 154 روز كه در خدمتتان بودم كه اگر تعطيلات را كم كنيم حدود 100 روز مي شود، با حضور دوستان انجام شده است. ما تاكنون با مديرانمان، معاونان و كارشناساني كه ذيربط بودند، براي بررسي مطالبمان 162 جلسه داشتيم. من امروز كه گزارش را از آقاي ظهيري گرفتم تعجب كردم به اضافه 25 جلسه كه به طور خصوصي با بعضي از همكاران برگزار شده است. اين را عرض مي كنم كه بعدها كساني نگويند كه در اتاق هاي دربسته نشسته اند، مطالب را تنظيم و نهايي و تصويب و ابلاغ كردند.
من شنيده بودم گفتند كه قانون مديريت خدمات كشوري در اتاق هاي دربسته تنظيم و تدوين شده است. گفتم قانوني كه بايد در مجلس راي بياورد، در كميسيون ها بررسي شود، در دولت تصويب شود، در جلسات معاونان اداري، مالي وزارتخانه ها و مديران كل و غيره بررسي شود، چه اتاق بزرگي بوده كه اينها در آن جمع بودند كه درش بسته بوده است، آيا چنين امكاني هست كه كسي بتواند در يك اتاق دربسته يك قانوني با اين عمق و وسعت و اهميت را بنويسد، تصويب كند، تأييد شوراي نگهبان هم بگيرد، بعد بگويند كه در اتاق دربسته اين كار انجام شده است؟ همكاران در جريان نبودند، اين عدد را به اين خاطر عرض كردم كه در اين 100 روز اخير جمعا در 187 جلسه شخصا حضور داشتم، به غير از جلساتي كه همكاران براي بررسي ها حضور داشتند، يعني جلسات حوزة معاونت ها و مديريت ها و امورها و غيره نيست.
علاوه بر اين تعداد جلسه كه با مديران و همكاران داشتيم، در اين فاصله 235 جلسه با دستگاه هاي اجرايي داشتم، به خاطر اينكه مدت ها بود كه كارهاي معاونت با كُندي انجام مي شد، تغيير و تحولاتي كه دولت ها دارند و غيره و اموري كه مانده بود و به هر حال وزراء و مسوولان و معاون وزراء و روساي سازمان ها تغيير مي كردند كه در اين فرصت مجبور بوديم به امور جاري دستگاه ها هم پاسخگو باشيم. 235 جلسه در حدود 100 روز كاري وقت زيادي را مي طلبد. از محصول اين اقداماتي كه انجام شده، اولين كاري كه در اين معاونت انجام شد، پيشنهاد و تصويب قانون 2 فوريتي تمديد زمان قانون مديريت خدمات كشوري بود.
تمديد مهلت قانون خدمات كشوري
من اولين روزهايي كه خدمت دوستان رسيدم، به من گفتند كه قانون مديريت خدمات كشوري 5 يا 7 روز زمان دارد كه تمام شود. اين قانوني است كه تمام كشور براساس آن اداره مي شود، يعني وقتي مهلت قانوني تمام مي شود، هر نوع پرداختي كه مي شود، غيرقانوني مي شود، هر تصميمي كه گرفته ميشود غير قانوني مي شود. اين قانون 5 سال عمر داشته، يكسال تمديد شده، در عرض 6 سال براي تمديد آن بايد فكر مي شده است. ما كه اينجا آمديم 7 روز مانده بود كه اين قانون عمرش تمام شود. اولين كاري كه انجام داديم، يك لايحه دو فوريتي تهيه كرديم براي تمديد مدت عمر اين قانون كه تا پايان سال 93 خوشبختانه تصويب شد.
از زماني كه اين قانون تمديد شد، ستادي تشكيل داديم به رياست آقاي دكتر طباطبايي، معاونان و مديران حضور پيدا كردند و تمام كارهايي كه در طول اين چند سال اخير براي اصلاح اين قانون انجام شده بود را بررسي كردند. يك كاري را مركز آموزش مديريت انجام داده بود، بعضي كارها را همكاران معاونت انجام داده بودند. اينها را تلفيق و تنظيم كرديم و نتيجه آن را آورديم در جلساتي كه بجز يك فصل، بقيه فصول اين قانون را بررسي و نهايي كرديم، مواد جديد آن را تنظيم كرديم، مواردي كه بايد تغيير كند را مشخص كرديم. فكر مي كنم بعد از دو، سه جلسه ديگر آن فصل به اتمام مي رسد.
در تمام فصولي هم كه بحث مي شود، مديريت مربوطه حضور داشتند. در بحث حقوق و مزايا آقاي مسلمي و همكارانشان بودند، در فصل آموزش دوستانمان در دفتر آموزش بودند. به همين منوال بررسي شده و در حال حاضر فصلي كه مانده، فصل بازنشستگي و خروج از خدمت است. انشاء ا… اميد داريم كه اين بحث را تا پايان سال نهايي و تقديم كنيم كه بتوانيم يك قانون دائمي براي قانون مديريت خدمات كشوري داشته باشيم. اين از كارهاي بسيار ارزشمند بود كه به همت همة دوستان انجام شد.
تعيين تكليف طرح مهرآفرين
دومين اقدام تخصصي، بحث تعيين تكليف طرح مهرآفرين است كه پيشنهاد مي كنم اين مصوبه را دوستان مطالعه كنند. اگر اين مصوبه قرار بود اجرا شود الآن اين سازمان تعطيل بود. مصوبه مهرآفرين فقط استخدام نبود. كساني كه اين مصوبه را تهيه كرده بودند از اين بابت كه نگران بودند امضايي بدهند براي حل يك مسئله، هر مسئله ريز و درشتي را به واحدهاي استاني و غيره و غيره تفويض كرده بودند. يك استاندار مي گفت بنده اختيار دارم كه درجه محروميت و درجه بدي آب و هواي استانم را تعيين كنم. در حالي كه اين كاري است كه بايد كاملاً ملي انجام شود، آنهم در مقياسي فراگير. هر استاني كه نمي تواند به طور مستقل عمل كند. در هر موضوعي كه شما فكر كنيد در اين مصوبه مطلب بود.
در جلساتي كه به مسووليت آقاي صفدري با حضور همه همكاران تشكيل شد، اين مصوبه در يك جلسه تجزيه و تحليل شد. درست است كه اين مصوبه طي دو بند لغو شد ولي تمام بندهاي آن تجزيه و تحليل شد كه در واقع كار غيركارشناسي انجام نداده باشيم كه خوشبختانه دولت هم نظر معاونت را پذيرفت و مصوبه را لغو كرد. موارد استثناء آن را با تاييد معاونت اجازه داد كه تنفيذ شود و ادامه پيدا كند. در يك قلم از اين مصوبه 390 هزار مجوز استخدامي بود كه تمام دستگاه ها جزء تعداد كمي از آنان از مازاد نيروي انساني شكايت دارند.
امروز صبح كه با مسوولان وزارت امور خارجه جلسه داشتيم، مي گفتند ما يك سوم نيروهايمان نيروهاي خدماتي، شركتي و قراردادي است كه نمي دانيم با آنها چه كار كنيم. در وزارت خارجه كه يك كار ستادي، تخصصي و يا فوق تخصصي است 1200 نفر كارگر و كارمند و انواع مختلف شركتي را استخدام كرده اند كه كارمند وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي ايران شدند و انحاء مختلف در كنار اين قضيه بود، كه گفته بوديم 390 هزار نفر هم استخدام شوند.
استخدام ها ايجاد انتظار و توقع مي كند. بسياري را خوشحال مي كند، اين ممنوعيت ها بسياري را ناراحت مي كند، ما را به عنوان آدمهاي نان بُر معرفي مي كند. تصميم غير قانوني گرفتند، حكم غيرقانوني دادند، نامه غيرقانوني نوشتند. از اينجا رسماً نامه به وزارتخانه نوشتند كه خانم يا آقاي فلان را امتحان عمومي بگير، استخدام كن و به ما گزارش بده، در صورتي كه استخدام حق ما نيست.
امروز يا ديروز در روزنامه نوشته بود كه وزير مهاجرت انگلستان استعفا داده به خاطر اينكه يك مهاجر را غيرقانوني استخدام كردند، در صورتي كه اين استخدام مربوط به چند سال پيش بوده، ولي اين وزير متوجه شده كه اين مهاجر، مدارك جعلي داده و استخدام شده و بعد استعفا داده و گفته چون من مجري قانون هستم، بايد حافظ قانون باشم و اين خطايي را كه اتفاق افتاده، نمي توانم تحمل كنم. بعد كسي به عنوان مجري قانون دستور غيرقانوني مي دهد با عتاب و خطاب، بعضي ها هم با تدين اين كارها را ميكنند. اين اتفاق افتاده است، در يك استان 20.000 نفر شركت كردند در يك استان 10.000 نفر شركت كردند در يك استان 50.000 نفر شركت كردند، ما درگير اين مسئله هستيم، از طرفي عاطفه داريم و بايد حل و فصل شود.
يكي از بحث هاي جدي كه در عرض اين 5 ماه داشتيم حل و فصل همين مسائل بود كه به هر حال همكاران ما بخصوص جناب آقاي جمالي با همكارانشان اين موضوع را همچنان بررسي مي كنند.
ساختار دستگاه هاي اجرايي
موضوع بعدي ما بحث ساختار است. ساختار مبناي همة اقدامات بعدي ما در يك سازمان است، اگر ساختار بد طراحي شود، مانند فنداسيون و نقشه ساختمان است كه همه جا به انحراف خواهد رفت. ما در اين چند سال اخير با 14 بخشنامه مواجه شديم كه از طرف معاونت به همه دستگاه ها ابلاغ شده كه اين واحد را ايجاد كنيد، اين را توسعه دهيد. شما يك ماده از قانون پيدا كنيد كه ما اختيار داشته باشيم كه به دستگاه ها دستور بدهيم كه ساختار ايجاد كنند. چه كساني كه علاقمند به قانون استخدام كشورياند كه بعضاً مي گويند هنوز بهترين قانون است كه آن را به عنوان قانون نگاه مي كنند، چه طرفداران قانون مديريت خدمات كشوري چه در قانون برنامه. يك حكم پيدا كنيد كه ما اختيار داشته باشيم راساً ابلاغ كنيم كه اين واحد ايجاد شود.
ما فقط اختيار تاييد ورود را داريم، شوراي عالي اداري مي تواند در اصطلاح ساختار تصميم بگيرد. به تناسب اين مسئله همينطور گسترش پيدا كرده است، ما براي تهيه گزارشي در جلسه شوراي عالي اداري كه دوستان زحمت مي كشيدند، به اين نتيجه رسيديم كه الآن وزراي ما براساس نظامي كه براي ساختار داده ايم، به طور متوسط 51 رييس مستقيماً تحت نظرشان است، يعني 51 نفر هستند كه فقط با وزير بايد مسائلشان را حل و فصل كنند، واسطهاي بين آنها نيست.
مگر يك وزير با چند نفر مي تواند به طور مستقيم كار كند؟ نمي خواهم بگويم كه ساختار قبلي ضابطه مند و بدون مشكل بود، بلكه مي خواهم بگويم كه بر آن درد، دردهاي جديد اضافه شده است. ما جلسات مفصلي با حضور دوستانمان در كميته تشكيلات داشتيم و بخشنامه اي صادر كرديم كه شما حتماً ديديد كه اصل موضوع اصلاحات ساختاري را، اختياراتي كه بايد داشته باشند، وظايفي كه دارند، بيان كرديم و به اين ها ابلاغ كرديم و از تمام اين 14 بخشنامه 12 بخشنامه را لغو كرديم. بسيار هم عكس العمل و بازتاب منفي براي ما داشت، حتي در مجلس و غيره.
ما اولاً آمديم كه قانون را عمل كنيم، نهايتا نيامديم كه بر خلاف سياست هاي رهبري عمل كنيم، اين بخشنامه ها در زماني صادر شده است كه در سياست هاي كلي نظام ابلاغي از سوي مقام معظم رهبري يكي از بندهاي آن بند چابك سازي دولت است. با اضافه شدن نيروي انساني چگونه مي خواهيم چابك سازي را انجام دهيم؟ بنده اگر قانون هم نباشد، تكليف شرعي مي دانم كه دستور مقام معظم رهبري را عمل كنم. ممكن است بسياري هم ناراحت شوند، اين نوع نگاه، غلط است.
خوشبختانه اين انجام شد. البته ما نتوانستيم اثرات ان بخشنامه ها را در ساختار اداري دستگاه ها پاك كنيم. پاك هم نشده است، چون اصلاح آن منوط به پيشنهاد آن ها و تاييد ماست، ولي فقط درصد كوچكي از آن را عمل كرديم. چون خطاي ما در ساختار اداري اثرات ده ها ساله مي گذارد، مي گوييم و بعد براي حل آن دچار مشكل مي شويم.
ساختار معاونت
بحث مهم ديگر، بحث ساختار معاونت است. وقتي با آقاي اخوان پست هاي سازماني مان را شمرديم، ديديم در ساختار ما حدود 680 پست سازماني است، در سال 80 كه با هم همكار بوديم حدود 120 نفر پرسنل داشتيم با آن حجم كاري كه اتفاق افتاد. از اين 680 پست 129 پست معاون وزير و مديركل در اين ساختار داريم. در آن زمان يك معاون وزير بود كه بنده حقير بودم 5 تا مديركل و دو تاهم مديريت بود. شما وقتي مي خواهيد با اين ساختار كار كنيد چه كار مي توانيد انجام دهيد؟ واحدهايي را در اينجا داشتيم كه بعضاً يك نفر تا 2 نفر را شكل داده بود، درست است كه ساختار دست خود ماست و به ما اعتماد كردند، ولي وقتي براي معاون وزير ساختار مي نويسيم، انصاف است كه با 2 نفر يا 3 نفر ساختار معاون وزير درست كنيم؟
مثلاً معاون وزير بهداشت و درمان با همه مسئوليت ها و با همه پاسخگويي ها باشد، بعد در اينجا يك نفر معاون وزير با 3 نفر كارمند داشته باشيم كه نداند كارش چيست؟ چون مرزها مشخص نبود. من ناراحتي كه از اصلاح ساختار داشتم، اين بود كه بعضي از افرادي كه حكم براي آنان صادر شده بود، تنزل پيدا مي كردند. اين يكي از دردهايي است كه هنوز در ذهن من است و شايد هم حل كردن آن كار بسيار مشكلي باشد.
قانون تاسيس سازمان مديريت
جلسات متعددي گذاشته شد كه كمترين اتفاق و ضربه و مشكل به وجود بيايد، طبيعتاً يكسري تغييرات هم به سبب آن اتفاق افتاد. همراه اين مسئله يكي از كارهاي مهم و اساسي و وقت گيري كه از ما صرف شد، بحث قانون تشكيل سازمان مديريت بود كه به هر حال به فرجام نهايي نرسيد. مي دانيد كه مجلسي ها يك طرح داده بودند، ما هم يك طرح جديد جاي آن داديم، رفتيم در كميسيون ها دفاع كرديم، خوشبختانه طرح ما را پذيرفتند و جايگزين آن طرح كردند. آن هم با رفاقت و كار كارشناسي چون قانوناً ما نميتوانستيم جايگزين بدهيم. ما فقط براي آن قانون 21 جلسه در معاونت تشكيل داديم. جلسات متعدد ديگري در كميسيون ها گذاشتيم، خوشبختانه تصويب شد و مجلس هم تصويب كرد ولي نهايتاً شوراي نگهبان آن را رد كرد. البته به نظر من يك سند بسيار ارزشمندي است و اين سند هم در تاريخ خواهد ماند.
تعيين تكليف شركتي ها
يك مسئله كه ديگر كه با آن در اين مدت مشكل داشتيم، بحث استخدام شركتي هايي بود كه در دستگاه ها بودند، منجمله در اينجا هم گريبانگير ما بود. براساس آمار غيررسمي حدود نيم ميليون نفر كارگر كادر خدماتي شركت ها كه اكثراً خدماتي بودند، به استخدام دولت در آمدند. ما خوشحال مي شويم كه بتوانيم فردي را در دولت استخدام كنيم كه خوشحال شوند، ولي مشكلي كه ما با آن مواجه هستيم اين است كه اين افراد با شرايط احراز ما نيامده بودند.
شركت هر كسي را كه دوست دارد استخدام مي كند و براي كار مورد نظر خود استخدام مي كند و ما كسي را كه وارد دستگاه دولتي مي كنيم دليلي ندارد كه حتماً در آن شغل بماند و نمي ماند تا تبديل وضع پيدا كند. دنبال اين هستند كه در يك جاي مناسب تر بنشينند، اگر فردي تاكنون نظافتچي بوده، مي خواهد يك رتبه بالاتر برود و با توسعه آموزش عالي مدرك مي گيرند و مي خواهد كارشناس و … بشود و معلوم نيست كه اين فرد اصلاً شرايط احراز داشته باشد. به قول معاون يكي از وزارتخانه ها كه مي گفتند اكثر فارغ التحصيلان ما از PNU هستند. يعني پيام نور يونيورسيتي. برخي از اين افراد بعد از مدتي مديران همين ساختارها مي شوند. در صورتي كه كسي است كه شرايط احراز را نداشته است.
يكي از مديران در جلساتي كه داشتيم، مي گفت من فردي را دارم كه شركتي بوده و استخدام شده، امروز در سازمان معاون مديركل است. اين يعني آن ضررهايي كه همينجوري ضرر دارد. من در جلسه گفتم كه اگر بخش خصوصي به كارگران خود خيانت مي كند و شما استخدامشان مي كنيد، خوب همه كارگران نانوايي را هم استخدام كنيد، آنها هم احتمالاً خيانت مي كنند. همه كارگرهاي سوپري ها را هم استخدام كنيد، همه سوپري ها را دولتي كنيم، آيا راه حل اين است كه با استخدام مشكل اشتغال را حل كنيم؟ چرا 500 هزارتا استخدام مي كنيم، خوب 3 ميليون نفر استخدام كنيم تا كل مساله اشتغال را حل كنيم. اگر فكر نكنيم كه اولين چيزي كه به فكرمان مي رسد بهترين است و خدمت است و اگر كسي خلاف اين فكر مي كند، انسانيت ندارد، خيانت مي كند، احساس ندارد، درك نمي كند، آن دارد ازدواج مي كند، اين ها احساس نيست، بلكه همه احساس دارند. بعضي ها كه حرف هايي مثل من مي زنند ممكن است احساسشان خيلي بيشتر باشد و روحشان خيلي رقيق تر باشد نسبت به آن كسي كه آن حرف را مي زند ولي بالاخره انسان بايد عقل و تدبير هم داشته باشد، بسنجد، بررسي كند. چون ما براي كشور تصميم مي گيريم.
در اين معاونت 70 نفر پيماني شدند، همكاران ما هستند، احترام دارند، علاقه منديم ولي خوب قواعد هم يك حساب و كتابي دارد، ما به هر حال پاگذاشتيم روي همان عقل و منطق و مباني و اراده و علت آن هم اين بود كه ما عمل نكرده بوديم، من پرسيدم در چه مرحله اي اند؟ گفتند آزمون گرفته شده، حكم هم زده شده، شماره مستخدم هم داده اند، فقط مشكل ذيحساب است كه ما خواهش كرديم كه مشكل را با ذيحساب حل كرديم، ولي من اگرمي خواستم در اين مورد تصميم بگيرم با هيچ كدام موافقت نمي كردم. چون من احساس مي كنم در مقابل رهبري، مردم، مجلس و قانون مسئولم. من يك قاعده و مبنا دارم و براي كارهايم استدلال دارم و استدلالهايم پايه ديني و اعتقادي دارد، يك عده هم عقيده اند و يك عده هم مخالفند. استنباط من اين است كه من را جمهوري اسلامي در اينجا قرار مي دهد به عنوان حاكمي كه بايد اين قوانين را عمل كند، من نبايد خلاف آن را عمل كنم، من نبايد شاهد آن باشم كه هزاران نامه در اين سازمان باشد كه من براساس آن نامه ها دستور غيرقانوني به دستگاه ها بدهم.
نظام آموزش كاركنان دولت
بحث بعدي بحث آموزش است، در جلسه مركز آموزش مديريت دولتي كه شركت كرديم، ديديم به اندازه يك سالن كنفرانس مدير و مديركل و غيره حضور داشتند، جوياي كارشان شدم و بالاتفاق گفتند هيچ كاري نمي كنيم. گفتند ما در اينجا هيچ دوره اي نداريم. مركز آموزش مديريت دولتي براي آموزش كاركنان تعيين شده ولي هيچ آموزشي در آن انجام نميشود. و توجيه هاتشان اين بود كه نظام آموزشي كاركنان دولت ما را از اجرا خارج كرده است. ما بعد از 12، 13 جلسه اصلاح آموزش نظام كاركنان را در يك جزوه 20، 30 صفحه اي ابلاغ كرديم.
دولت الكترونيك
نكته بعدي در رابطه با بحث دولت الكترونيك است، نقشه راهي در حدود 40، 50 صفحه تهيه شده بود كه اشكال داشت و جلساتي گذاشتيم و آن را به يك نقشه راه حدود 38 ماده اي تبديل كرديم، با بحث هاي مختلفي كه شد خوشبختانه تعاملي هم با سازمان ها و موسسات مربوط داشتيم و آماده شده و انشاء ا… مي توانيم جلسه بعد آن را در شوراي عالي اداري ببريم و كار بسيار ارزشمندي بود.
ورود به خدمت
كار بعدي كه انجام شد، نظاممندي ورود به خدمت است. در بند 3 سياست هاي كلي مقام معظم رهبري فرمودند كه ضوابط گزيش بازنگري و اصلاح شود در جهت جذب نيروهاي متخصص و غيره، در مورد شرايط ورود به خدمت و غيره و هم حركت خوبي انجام شده است.
نظارت بر اجراي قوانين
بحث بعدي بحث نظارت بر اجراي قوانين است. قانون نويسي، ضابطه گذاشتن دستورالعمل نوشتن، به شرطي ارزش دارد كه اجرا شود. اگر اجرا نشود، زحمات ما هيچكدام ارزشي ندارد. از 128 ماده اي كه در قانون مديريت خدمات كشوري آمده چند درصد آن اجرا شده است؟ با دقت اين مواد را نگاه كردم، غير از بحث حقوق و مزايا و مرخصي و … احكام اصلي اين قانون در رابطه با مباحث ورود به خدمت، صيانت از حقوق مردم، در رابطه با اصلاح ساختارها، دولت الكترونيك، تكاليف متقابل بين دولت و كارمند به جرات مي توانم بگويم كه كمتر از 10% عمل شده است.
يكي از جدي ترين مسئوليت ها اجراي قانون است. ما براي اين موضوع جلسات متعددي گذاشتيم، احكام مختلفي را در آورديم، يكسري جلسات تعاملي با سازمان بازرسي كل كشور گذاشتيم، با روساي اين سازمان ها، ديوان عدالت اداري، ديوان محاسبات تا بتوانيم كاري انجام دهيم. اين يعني بي احترامي به كارشناس، بي احترامي به مدير، بي احترامي به رييس اينجا، بي احترامي به كل هيات دولت كه اين قوانين را تصويب كرده، بي احترامي به كل مجلس كه به هر حال عصاره ملت هستند، بي احترامي به شوراي نگهبان، به مقام معظم رهبري، مثلا وقتي قانون مي گويد قراردادي نبايد بيشتر از 10% پست سازماني باشد، كنترل اين موضوع ساده است.
بحث حقوق مردم نيست كه بگوئيم پيچيده است. خوب 10% چگونه شد 170% ؟ من به عزيزانم در اين سازمان ها ، بازرسي كل كشور، ديوان محاسبات گفتم كه شما خواب بوديد؟ فرض كنيم كه كسي دستور خلاف داد، آيا شما خواب بوديد كه بيائيد اين قضيه را كنترل كنيد؟
نكته پاياني كه ميخواهم به شما عرض كنم در مورد نوع مواجههتان با يكديگر و با مسايل دروني سازمان است. به اين معني كه ما موقعي موفق ميشويم و ميتوانيم به سوي اهدافمان حركت كنيم كه در فضايي سرشار از همدلي، نيكانديشي و رفاقت قرار بگيريم.
اينكه فلان همكارمان متعلق به فلان گروه است، يا فلان كس آمده است، پرداختن به حواشي و مسايلي مانند غيبت و بدبيني آفت كار است. الحمدلله فضاي معاونت از نظر ظاهري و فيزيكي بهتر شده است. معاونت پشتيباني و توسعه منابع، زحمات قابل تقديري متحمل شده است و انصافا وضعيت ظاهري معاونت از حالت «بد» خارج شده است. مسايلي مانند نظافت، اصلاح ورودي معاونت كه در واقع همان ادامه طرح تكريم است و براي تكريم ارباب رجوع است، بهتر شده است. تكريم ارباب رجوع هم از موضوعاتي بود كه با كمترين هزينه، آثار و دستاوردهاي مناسبي داشت كه متاسفانه تعطيل شد و بنا داريم ان شاء الله در بحث سلامت اداري و صيانت از حقوق مردم به كمك آقاي اديبي و همكارانشان اين طرح را به نوعي احيا كنيم.
روابط عمومي در تلطيف فضاي كار، اقدامات ارزشمندي انجام داده است، ساماندهي نقليه كه ماهيانه حدود 52 ميليون تومان هزينه داشت، باعث صرفهجويي قابل توجهي شده به گونهاي كه به يك سوم آن مبلغ كاهش پيدا كرده و ما مبلغ صرفهجويي شده را صرف امور داخل سازمان كردهايم.
بازسازي و مرمت ساختمان الحاقي شماره دو هم پيشرفت خوبي داشته و اميدواريم تا پايان سال بتوانيم آن را به گو.نهاي انجام دهيم كه همكاران مستقر در ساختمان شماره 3 ، به اين ساختمان منتقل شوند و به نوعي استقرار مكاني همكاران نيز در راستاي اصلاح ساختار و تجميع امورها انجام شود.
بنده تقاضايم اين است كه قدردان اقدامات انجام شده باشيد، البته مطالبهگر هم باشيد، يعني بخواهيد كه وضع از همه نظر بهتر شود، ما هم به دنبال بهبود مستمر هستيم، ولي دنبال بهبود بودن و مطالبه گر بودن منافاتي با شاكر و قدردان بودن ندارد. قدر زحماتي را كه طي اين مدت توسط همكارانتان كشيده شده است، بدانيد و آنها را تشويق كنيد و دائم در موضع انتقاد و ايرادگيري نباشيد. همه بايد دست به دست هم بدهيم تا اوضاع از همه نظر، هر روز بهتر از ديروز شود.
همه ما مديون انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي هستيم و بايد تا فرصت باقي است تلاش كنيم در حد توان دين خود را به انقلاب، امام راحل(ره)، به مقام معظم رهبري و به شهيدان ارجمند، جانبازان، ايثارگران و مردم كشور ادا كنيم تا در مقابل خداوند و بندگانش سربلند باشيم. اميدوارم تا پايان سال يك جلسه ديگر در خدمتتان باشم. ان شاء الله.