آیین نامه ایمنی در صنایع ریختهگری (قطعهریزی و لولهریزی) (بخشنامه شماره ۲۵۰۳۶ مورخ ۱۶/۲/۱۳۹۳ وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی)
هدف و دامنه شمول
هدف
هدف از بازنگری مبحث ریختهگری در آییننامه و مقررات حفاظت فنی در ریختهگری، آهنگری و جوشکاری مصوب ۲۰/۸/۱۳۴۷، به روزرسانی و تطبیق مواد آن با شرایط روز صنایع، پیشرفت تکنولوژی و ایمنسازی محیط کارگاه و صیانت از نیروی انسانی و منابع مادی و پیشگیری از حوادث ناشی از کار در کلیه کارگاههایی است که در فرایند آنها از ماشینآلات و تجـهیزات ریختهگری (قطعهریزی و لولهریزی) و فرایندهای مرتبط به غیر از روشهای ریختهگری تحت فشار (دایکست)، مداوم و نیمه مداوم استفاده میشود.
دامنه شمول
مقررات این آییننامه به استناد ماده ۸۵ قانون کار جمهوری اسلامی ایران تدوین گردیده و برای کلیه کارفرمایان، کارگران و کارآموزان مشمول قانون مذکور لازم الاجراء میباشد.
فصل اول ـ تعاریف
در این آییننامه واژهها و اصطلاحات زیر در معانی مشروح مربوط به کار میروند.
بوته: محفظه نگهدارندهای است که برای ذوب، نگهداری و ریختهگری مذاب فلزات استفاده میشود.
سرباره: اکسیدهای فلزی یا دیگر ناخالصیها یا ترکیبی از هر دوی اینها که بر روی سطح مذاب فلزات جمع میشوند.
پاتیل: محفظهای است که برای نگهداری، حمل و تخلیه مذاب استفاده میشود و قابل خم شدن میباشد.
پاتیل جرثقیلی: نوعی پاتیل است که توسط جرثقیلهای سقفی جا به جا میگردد.
پاتیل با تخلیه از کف: نوعی پاتیل است که تخلیه مواد مذاب آن از طریق مجرای موجود در قسمت کف انجام میپذیرد.
کوره القایی: کورهای است که حرارت بصورت الکتریکی و توسط کویل پیچیده شده در اطراف بوته یا نسوز کوره به فلز موجود در آن القاء میگردد و به انواع فرکانس شبکه، فرکانس متوسط و فرکانس بالا (مصارف آزمایشگاهی) تقسیم میگردد. انواع کورههای فرکانس شبکه شامل کورههای القایی بدون هسته و کورههای القایی کانال دار میباشند.
کوره قوس الکتریک مستقیم : کورهای است که حرارت در آن از طریق ایجاد قوس الکتریک بین الکترودها و بار کوره تولید میگردد.
کوره قوس الکتریک غیرمستقیم: کورهای است که حرارت در آن از طریق ایجاد قوس الکتریک بین الکترودها ایجاد میشود.
کوره شعلهای یا تشعشعی: کورهای است که دارای حمام مذاب با عمق کم بوده و در ذوب فلزات از آنها استفاده میشود و حرارت حمام از طریق گازهای داغ در روی سطح فلز و تشعشع ناشی از سقف تأمین میگردد و به انواع ثابت و دوار تقسیم میشود.
کوره نگهدارنده ماشین ریختهگری: کورهای است که دارای المانهای تولید گرما بوده و به عنوان نگهدارنده مذاب در ماشین ریختهگری عمل مینماید.
بار کوره: موادی است که به داخل کوره ذوب ریخته شده که نهایتاً منجر به تولید فلز مذاب میگردد.
پیش گرم بار کوره: تجهیزاتی است که از آن برای پیشگرم کردن بار کوره قبل از ریختن آن به داخل کوره استفاده میگردد.
مدل : قطعهای است از جنس چوب، فلز یا دیگر مواد که برای ایجاد محفظه قالب در داخل مخلوط قالبگیری از آن استفاده میشود.
ماهیچه: مخلوط از پیش شکل گرفته و قابل متلاشی شدن که در درون قالب جای گرفته تا قسمتهای داخلی قطعه یا آن قسمتهایی را که توسط مدل نمیتوان تعبیه نمود، تهیه نماید.
ماشینهای قالبگیری یا ماهیچهسازی: ماشین تزریق ماسه یا دیگر مخلوطها به منظور ساخت قالب یا ماهیچه با اعمال هوای فشرده یا دیگر گازها را میگویند.
چسب ماهیچه: هرگونه مواد بصورت مایع و یا جامد که برای چسباندن ذرات مخلوط ماهیچه به یکدیگر به کار برده میشود.
جعبه ماهیچه: یک سازه از جنس پلیمر، فلز یا چوب که حفره داخل آن دارای شکل مطلوب ماهیچه بوده و ماهیچه در درون آن ساخته میشود.
درجه ریختهگری: محفظه ای بدون سرپوش و انتها، که برای نگهداری مخلوط ماسه در هنگام قالبگیری بکار میرود. درجه از دو یا چند جزء تشکیل شده است که قسمت پایینی، لنگه زیرین و قسمت بالایی، لنگه رویی نامیده میشود. به قسمتهای میانی به هر تعداد لنگه وسطی گفته میشود.
ریختهگری پوستهای (چراغی): روشی است که در آن قالب از طریق ریختن مخلوط ماسه حاوی چسب گرماسخت بر روی مدل فلزی گرم شده، شکل میگیرد.
قالب ریختهگری دقیق: قالبی است که ابتدا بصورت دوغاب بوده و از مواد دیرگداز، چسب و حلال تشکیل شده که بصورت لایه لایه بر روی مدل مومی ریخته میشود تا پس از سخت شدن به شکل قالب ریختهگری دقیق در آید.
مولر (Muller) : ماشینی است که عمل مخلوط کردن و پوشش دادن مخلوط ماسه را بصورت مکانیکی برای استفاده در ریختهگری با استفاده از چسبها و محلولها انجام میدهد.
میکسر (Sand Mixer) : ماشینی است برای تهیه مخلوط ماسه یا ماهیچه که از طریق اضافه نمودن اجزاء مخلوط بصورت کنترل شده این عمل را انجام میدهد.
پاشش مواد ساینده: فرایندی است که طی آن ماده ساینده با فشار ناشی از نیروی هیدرولیک یا باد و یا گریز از مرکز به یک سطح برخورد میکند.
لاینر (Liner) : قطعه استوانهای جداگانه و قابل تعویض که در داخل شیلنگ تجهیزات تمیزکاری قرار میگیرد و مانع از سایش شیلنگ میشود.
غبارگیر: ابزار تصفیه هوا که برای جدا نمودن ذرات از سیستم خروج گاز قبل از تخلیه به هوای باز بکار میرود.
پرداخت کاری: رسیدن به صافی سطح مورد نیاز توسط روشهایی مثل سنگ زدن و یا پولیش.
ماسه بازیابی شده: ماسهای است که توسط فرایندهای حرارتی، مکانیکی، هوادهی و تر، فرآوری میشود.
چاله اضطراری تخلیه مذاب کوره: فضایی است که در زیر یا جلوی کوره قرار میگیرد تا در مواقع اضطراری مواد مذاب در آن تخلیه گردد.
سرباره گیری : جدانمودن سرباره را از سطح مذاب فلزات میگویند.
ابزار برداشتن قطعه: ابزاری است که به کمک یک مکانیسم دستی یا مکانیکی قطعه را از حفره قالب یا یک منطقه دیگر برمیدارد.
لا وک (SKIP ): سبدها، باکتها یا هر گونه محفظهای است که بر روی ریل قرار میگیرد و توسط عمل کشش یا فشار به حرکت در میآید.
لوله تغذیه: لوله ای است که از یک طرف درون فلز مذاب قرار گرفته و از طرف دیگر به انتهای قالب متصل است تا فلز مذاب از درون آن به حفره قالب بریزد.
دسته پاتیل (Trunnion ): محوری است در پاتیل که برای چرخش و نگاهداشتن آن بکار میرود.
چنگک Bail) ): حلقه متصل به پاتیل است که قلاب جرثقیل در داخل آن قرار میگیرد.
ریختهگری ریژه: روشی است که طی آن فلز مذاب تحت شرایط وزنی یا با فشار پایین به داخل یک قالب از جنس مقاوم نظیر آهن یا فولاد ریخته شده و سپس منجمد میگردد.
ماشین ریژهریزی: یک دستگاه مکانیکی، هیدرولیکی، نیوماتیکی (پنوماتیکی) یا الکتریکی است که در آن فلز مذاب توسط نیروی وزن یا بافشار پایین به درون قالب چند بار مصرف موجود در ماشین فرستاده میشود.
ماشینهای ریژهریزی با فشار پایین: یک ماشین ریختهگری با قالب دائم است که معمولا بالای یک کوره نگهدارنده نصب شده تا با ایجاد فشار، فلز مذاب را به لوله تغذیه بفرستد. فشار در این ماشینها باید کمتراز ۲ اتمسفر باشد.
قالب دائم: ابزاری است در ماشینهای ریختهگری با قالب دائم که فلز مذاب به داخل آن ریخته شده تا به شکل قطعه ریختهگی در بیاید.
خط جدایش: سطح روی قطعه که به واسطه جداشدن نیمه قالبها از یکدیگر بر روی آن تشکیل میشود.
بلوک متوقفکننده (Stop Block) : قطعهای که به منظور جلوگیری از حرکت ناخواسته اجزاء قالب در زمان تعمیر و نگهداری ماشین ریژهریزی استفاده میشود.
ماشین ریختهگری گریز از مرکز: ماشینی است که برای تولید لولهها و بوشها توسط روش گریز از مرکز استفاده میشود. در این ماشین محور مرکزی لولهها و بوشها مطابق با محور گردش ماشین بوده و ضخامت لولهها و بوشها توسط ابعاد قالب و مقدار فلز ریخته شده مشخص میگردد. محور فوق میتواند بصورت افقی یا مایل باشد.
حد پایینی انفجار (اشتعال) LEL : کمترین مقدار گاز یا بخار مایع قابل احتراق که میتواند با هوا مخلوط شده و مخلوط گازی قابل انفجاری (اشتعالی) را بوجود آورد.
دانلود متن کامل مصوبه در قالب فرمت پی دی اف (pdf)