شماره: هـ/87/761
تاريخ: 21/11/1387
تاريخ: 13/11/1387
شماره دادنامه: 803
كلاسه پرونده: 87/761
مرجع رسيدگي: هيأت عمومي ديوان عدالت اداري.
شاكي: دانشگاه علوم پزشكي استان اصفهان.
موضوع شكايت و خواسته: اعلام تعارض آراء صادره از شعب اول و چهارم و دهم ديوان عدالت اداري.
گردشكار: الف ـ شعبه اول ديوان در رسيدگي به پرونده كلاسه 86/1300 موضوع شكايت خانم سميه حاجياحمدي به طرفيت دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي، درماني استان اصفهان به خواسته مطالبه فوقالعاده كار با اشعه در طي دوره دستياري و خسارات تاخير پرداخت و هزينه دادرسي به شرح دادنامه شماره 371 مورخ 21/2/1387 چنين رأي صادر نموده است، نظر به اينكه شاكيه دانشجوي دوره دستياري راديولوژي ميباشد و طرف شكايت منكر نوع فعاليت شاكيه از حيث تماس مستمر فيزيكي در ارتباط با منابع مواد اشعه نگرديده است و مشتكيعنه علت عدم پرداخت حق اشعه به نامبرده را دانشجو بودن مشاراليها (دانشجوي دوره دستياري) اعلام داشته در حالي كه مستنداً به تبصره 2 ماده 43 قانون استخدام كشوري رأي شماره 42 و 43 مورخ 4/2/1379 هيأت عمومي ديوان عدالت اداري استحقاق شاكي در دريافت حقالزحمه رزيدنتي محرز است و از طرفي در ماده 20 قانون حفاظت در برابر اشعه مصوب 1368 نيز به طور مطلق بيان گرديده كه به افرادي كه بطور مستمر به كار با اشعه اشتغال داشته باشند، فوقالعاده كار با اشعه پرداخت ميگردد. عليهذا خواسته شاكي در قسمت اول مبني بر الزام مشتكيعنه به پرداخت حق اشعه در طول دوره دستياري موجه بوده و حكم به ورود آن صادر و اعلام ميدارد. در خصوص ساير خواستههاي مطروحه كه خارج از مصاديق ماده 13 قانون ديوان عدالت اداري است قرار رد شكايت صادر و اعلام ميدارد. ب ـ شعبه چهارم ديوان در رسيدگي به پرونده كلاسه 86/1308 موضوع شكايت آقاي حميدرضا صالحي به طرفيت دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي، درماني اصفهان به خواسته مطالبه فوقالعاده كار با اشعه به شرح دادنامه شماره 769 مورخ 29/4/1387 چنين رأي صادر نموده است، فوقالعاده مورد درخواست صرفاً به شاغلان دستگاههاي دولتي تعلق ميگيرد در حالي كه شاكي شاغل نبوده و دانشجوي دوره دستياري ميباشد و رابطه استخدامي با دانشگاه ندارد، تقاضاي رد شكايت را دارند. عليهذا نظر به اينكه دانشگاه فعاليت و اشتغال شاكي را به كار با اشعه تاييد كرده و تصاوير ابلاغهاي پيوستي دادخواست نيز حاكي از اشتغال وي ميباشد و با عنايت به اطلاق ماده 20 قانون حفاظت در برابر اشعه مصوب 1368 و آييننامه اجرايي آن و اينكه دادنامه شماره 43 و 42 مورخ 4/2/1379 هيأت عمومي ديوان عدالت اداري در مقام رفع تعارض از آراء صادره از شعبه ديوان و تعلق و پرداخت حقالزحمه رزيدنتي را تاييد نموده است، شكايت شاكي وارد تشخيص لذا به استناد مواد مرقوم و مواد 7 و 14 قانون ديوان عدالت اداري مصوب 1385 حكم بر الزام دانشگاه به پرداخت فوقالعاده مورد درخواست از تاريخ استحقاق مطابق سوابق موجود صادر و اعلام ميگردد. ج ـ شعبـه اول ديـوان در رسيدگي بـه پرونده كلاسه 86/1852 موضوع شكايت آقاي احمد كاوياني به طرفيت دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي و درماني استان اصفهان بخواسته، مطالبه فوقالعاده كار با اشعه در طي دوره دستياري راديولوژي و خسارت تاخير پرداخت و هزينه دادرسي به شرح دادنامه شماره 964 مورخ 24/4/1387 چنين رأي صادر نموده است، نظر به اينكه به موجب ماده 20 قانون حفاظت در برابر اشعه پرداخت فوقالعاده كار با اشعه به افرادي كه به طور مستمري به كار با اشعه اشتغال دارند، تجويز گرديده و رأي شماره 112 مورخ 7/3/1385 هيأت عمومي نيز مبني بر همين امر است و با توجه به اينكه شاكي در اين مدت مشغول به تحصيل بوده و طبيعتاً بطور مستمر با اشعه سر و كار نداشته و دليلي نيز در اين خصوص ارائه نكرده بنابراين شكايت غيروارد تشخيص و حكم به رد آن صادر و اعلام ميگردد. د ـ شعبه سيزدهم ديوان در رسيدگي به پرونده كلاسه 81/1574 موضوع شكايت آقاي علي نوروزي به طرفيت، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي به خواسته ابطال نامه شماره 6497/1م مورخ 23/4/1381 و مطالبه حق اشعه به شرح دادنامه شماره 1877 مورخ 9/9/1383 چنين رأي صادر نموده است، و… اما راجع به اصل خواسته شاكي به درخواست حق اشعه مستنبط از قانون حفاظت در برابر اشعه مصوب 18/2/1368 و آييننامه اجرايي آن مصوب 2/2/1369 هيأت وزيران و از جمله ماده 20 قانون مذكور و عنايت به سياق نگارش آن و عين الفاظ و عبارات آن و روح حاكم به آن، قانون فوق شامل شاغلان رسمي دستگاههاي دولتي و خصوصي ميگردد با توجه به دفاع خوانده و اينكه شاكي دانشجوي شاغل به تحصيل در دانشگاه بوده و رابطه استخدامي با دانشگاه ندارد و حقوق و مزايا دريافت نمينمايد، لذا شكايت شاكي غيروارد تشخيص حكم به رد آن صادر و اعلام ميگردد. هـ ـ شعبه دهم ديوان در رسيدگي به پرونده كلاسه 84/1358 موضوع شكايت آقاي دكتر ناصر رجبي دهنوي به طرفيت دانشگاه علوم پزشكي اصفهان به خواسته، ابطال نامه شماره 2/8450/53/12پ مورخ 25/4/1384 مركز بهداشت شماره يك اصفهان و بخشنامه 163926/6/ن مورخ 14/10/1383 وزارت بهداشت و حكم به برقراري مزاياي ماده 20 قانون حفاظت در برابر اشعه به شرح دادنامه شماره 565 مورخ 22/7/1386 چنين رأي صادر نموده است، نظر به اينكه رسيدگي و اظهارنظر نسبت به درخواست شاكي مبني بر ابطال بخشنامه فوقالذكر خارج از صلاحيت رسيدگي شعبه بوده و در صلاحيت هيأت عمومي ديوان عدالت اداري است، بنابراين اين قسمت از خواسته شاكي قرار عدم صلاحيت اين شعبه را به اعتبار صلاحيت هيأت عمومي ديوان صادر و اعلام ميدارد. نسبت به قسمت ديگر از خواسته شاكي مبني بر ابطال نامه مركز بهداشت شماره يك اصفهان و برقراري مزاياي ماده 20 حفاظت در برابر اشعه در مورد وي صرفنظر از اينكه شاكي دستيار دوره رزيدنتي قلب بوده كه فيالواقع يك دوره آموزش موقت محسوب ميگردد و مستنبط از مدلول رأي شماره 112 مورخ 7/3/1385 هيأت عمومي ديوان فوقالعاده موضوع ماده 20 قانون حفاظت در برابر اشعه مصوب سال 1368 به مستخدميني كه بطور مستمر به كار با اشعه اشتغال داشته باشند، تجويز گرديده و پرداخت ميشود و شرايط كاري شاكي در ايام مربوط به دوران دستياري بيماريهاي قلب و عروق با شرايط لازم جهت برخورداري از مزاياي مورد بحث متفاوت بوده و بهرهمندي از آن مزايا را ممكن نميسازد چون بهرتقدير تا زماني كه اعتبار نامه سرپرست دفتر امور حقوقي وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي كه شاكي به عنوان بخشنامه ياد كرده و تقاضاي ابطال آن را نمودهاند به وسيله مرجع صالحي كانلميكن گرديده است و درخواست شاكي قابل اجابت نخواهد بود نتيجتاً حكم به رد شكايت صادر و اعلام ميگردد. هيأت عمومي ديوان عدالت اداري در تاريخ فوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان عليالبدل شعب ديوان تشكيل و پس از بحث و بررسي و انجام مشاوره با اكثريت آراء به شرح آتي مبادرت به صدور رأي مينمايد.
رأي هيأت عمومي
الف ـ تعارض در مدلول دادنامههاي فوقالذكر محرز به نظر ميرسد. ب ـ مستفاد از مدلول حكم مقرر در ماده 20 قانون حفاظت در برابر اشعه مصوب 1368 تعلق مزاياي موضوع ماده فوقالذكر از جمله فوقالعاده كار با اشعه به مستخدمين سازمان متبوع آنان به شرط اشتغال مستمر به كار با اشعه ميباشد. بنابراين تعميم و تسري فوقالعاده مذكور به دانشجويان دوره دستياري كه واجد شرايط مقرر در ماده مذكور نيستند، جواز قانوني ندارد و دادنامههاي شماره 964 مورخ 24/4/1387 شعبه اول، شماره 565 مورخ 22/7/1386 شعبه دهم و 1877 مورخ 9/9/1382 شعبه سيزدهم مبني بر رد شكايت شاكي در اين زمينه موافق اصول و موازين قانوني است. اين رأي به استناد بند 2 ماده 19 و ماده 43 قانون ديوان عدالت اداري براي شعب ديوان و ساير مراجع اداري ذيربط در موارد مشابه لازمالاتباع است.
هيأت عمومي ديوان عدالت اداري
معاون قضائي ديوان عدالت اداري ـ رهبرپور